English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
write-in U رای دادن به کسی که نامش در فهرست کاندیدها نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
write-in U شخصی که نام او در فهرست کاندیدها نیست ولی به او رایمیدهند
write U رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes U رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
His nave was struck off the list. U نامش را از فهرست زده اند
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
repertoire U فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
her name U نامش
its name U نامش
vehicle summary U فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list U فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
he is john by name U نامش جان است
to ask somebody's name U از کسی نامش را پرسیدن
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
quantum U بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
glossaries U فهرست معانی فهرست لغات
glossary U فهرست معانی فهرست لغات
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
pan U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan- U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
indexes U فهرست فهرست اعلام
index U فهرست فهرست اعلام
indexed U فهرست فهرست اعلام
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
tables U فهرست
tabled U فهرست
table U فهرست
cataloguing U فهرست
indexless U بی فهرست
list U فهرست
catalogue U فهرست
concordances U فهرست
indexed U فهرست
index U فهرست
checklist U فهرست
indexes U فهرست
catalogued U فهرست
filed U فهرست
file U فهرست
slips U فهرست
b.d catalogue U فهرست بی . دی
catalogues U فهرست
catalog U فهرست
concordance U فهرست
slip U فهرست
slipped U فهرست
cataloging U فهرست
directories U فهرست
directory U فهرست
catalogs U فهرست
kalendar U فهرست
phraseology U فهرست
repertory U فهرست
cataloged U فهرست
inventory U فهرست
tabling U فهرست
rolled U فهرست
roll U فهرست
rolls U فهرست
roster U فهرست
rosters U فهرست
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
problem checklist U فهرست مشکلات
price list U فهرست قیمت
indexed U فهرست راهنما
index U فهرست راهنما
short-lists U فهرست کوتاه
index U فهرست شاخص
part list U فهرست اجزاء
parts list U فهرست قطعات
contents directory U فهرست محتویات
cross index U فهرست تقابلی
requirements list U فهرست نیازمندیها
rigging warrant U فهرست وسایل
catalog U فهرست کردن
listing U فهرست نویسی
cataloguing U کتاب فهرست
listings U فهرست نویسی
table of replaceable partes U فهرست قطعات
mailing lists U فهرست پستی
catalog U به فهرست بردن
mailing list U فهرست پستی
hit lists U فهرست ضربه
hit list U فهرست ضربه
short-listing U فهرست کوتاه
subject index U فهرست موضوعی
subdirectory U فهرست فرعی
cataloguing U فهرست کردن
cargo manifest U فهرست بار
star catalogue U فهرست ستارگان
black list U فهرست سیاه
data dictionary U فهرست داده ها
messir catalogue U فهرست مسیه
handlist U فهرست مختصر
load manifest U فهرست بار
list price U فهرست قیمتها
who's who U فهرست رجال
volume table of constants U فهرست راهنما
menu U فهرست خوراک
schedule U صورت فهرست
inventory U فهرست موجودی
schedules U صورت فهرست
list U در فهرست واردکردن
list U فهرست کردن
menus U فهرست انتخاب
menus U فهرست خوراک
menu U فهرست انتخاب
list U در فهرست نوشتن
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
handlist U فهرست دستی
indexed U فهرست شاخص
indexes U فهرست راهنما
display menu U فهرست نمایش
elench U ردمنطقی فهرست
indexes U فهرست شاخص
excused list U فهرست معاف ها
nominal list U فهرست نامها
nomenelature U فهرست اصطلاحات
registers U لیست یا فهرست
file index U فهرست پرونده
registering U لیست یا فهرست
register U لیست یا فهرست
gloss U فهرست معانی
scheduled U صورت فهرست
glossary U فهرست معانی
tables U در فهرست نوشتن
terriers U فهرست ما یملک
terrier U فهرست ما یملک
registries U دفتر فهرست
roll U فهرست پیچیدن
cataloged U کتاب فهرست
catalog U کتاب فهرست
short-listed U فهرست کوتاه
short-list U فهرست کوتاه
directory U فهرست راهنما
catalogued U فهرست کردن
catalogs U کتاب فهرست
registry U دفتر فهرست
cataloging U کتاب فهرست
tabulated U فهرست کردن
catalogued U کتاب فهرست
glossaries U فهرست معانی
tabulate U فهرست کردن
rolled U فهرست پیچیدن
tabulates U فهرست کردن
cataloging U فهرست کردن
catalogue U فهرست کردن
directories U فهرست راهنما
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of material U فهرست مواد
timetables U گاه فهرست
bill of quantites U فهرست مقادیر
timetabling U گاه فهرست
tabling U در فهرست نوشتن
bill of quantities U فهرست مقادیر
catalogue U کتاب فهرست
table U در فهرست نوشتن
tabled U در فهرست نوشتن
catalogues U فهرست کردن
timetabled U گاه فهرست
timetable U گاه فهرست
bill of materials U فهرست مواد
tariffs U فهرست نرخها
catalogs U فهرست کردن
tariff U فهرست نرخها
rolls U فهرست پیچیدن
catalogues U کتاب فهرست
cataloged U فهرست کردن
vocabularies U فهرست لغات
indexing U فهرست سازی
vocabulary U فهرست لغات
vocabular U مربوط به لغات یا فهرست ان
nomenclator U فهرست لغات و اسامی
packing note U فهرست بسته بندی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com